چه كنيم كه اين همه سزارين نكنيم؟
چه كنيم كه اين همه سزارين نكنيم؟
اگرچه سزارين بهعنوان يك عمل نجاتدهنده مادر و نوزاد در مواقع ضروري، شناخته شده است، اما با وجود اينكه اين روش در كشورهاى پيشرفته همچنان ماهيت خود را حفظ كرده و در مسير درست خود قرار دارد در كشور ما، به ابزارى براى فرار از درد زايمان تبديل شده است. در حالي كه در كشورهاي اروپايي زايمان با روش سزارين 10 تا 30 درصد زايمانها را شامل ميشود، در كشور ما افزايش و رشد قابل ملاحظهاي نسبت به زايمان طبيعي داشته و در واقع 40 تا 60 درصد زايمانهاي ما چه در مراكز دولتي و چه در مراكز خصوصي امروزه با روش سزارين صورت ميگيرد. البته به گفته كارشناسان اين آمار در مراكز خصوصي به 90 تا 100 درصد هم ميرسد، در حالي كه از نظر استاندارد جهاني اين آمارها حداقل بايد 5 تا 15 درصد باشند. البته طرفداري از سزارين اين روزها تنها از جانب بيماران صورت نميگيرد. بلكه اين روش در ميان پزشكان هم طرفداران زيادي دارد. با اين حال به گفته كارشناسان شايد اولين علت تمايل بيماران به سزارين، ترس از زايمان طبيعي و درد ناشي از آن باشد ولي عامل مهمي كه موجبات اين ترس را فراهم ميكند كمبود امكانات در زايمان طبيعي، تسهيلات كمتر بيمه و روش نادرست زايمان طبيعي در شرايط فعلي است.
دكتر نسرين چنگيزي، متخصص زنان و زايمان و رئيس اداره سلامت مادران وزارت بهداشت در رابطه با شرايط كنوني زايمان طبيعي و سزارين در كشور و برنامههاي وزارت بهداشت براي كاهش ميزان سزارين در اين گفتوگو توضيح ميدهد.
-
خانم دكتر، شما هم معتقديد مهمترين دليل استقبال از زايمان طبيعي ترس مادران است؟
در دنيا و در مراجع علمي خيلي معتبر بحث جالبي در اين زمينه داريم كه ميگويد قبل از اين كه زايمان تبديل به بيماري شود، در خانهها انجام ميشد و يك سري خاطرات خوش از مادران به دختران طي پروسه زايمان طبيعي منتقل ميشد. ولي وقتي اينطور جا افتاد كه فردي كه ميخواهد زايمان كند، بايد حتما تحت مراقبتهاي بيمارستاني باشد و خودبهخود تصويري از بيمارگونه بودن زايمان ايجاد شد، خيلي از خدمات اطرافيان يك زن باردار هم حذف شد. متأسفانه هيچ كدام از خدمات بيمارستاني هم جايگزين اين حمايتها و مراقبتها نشدند. پس يك سري مداخلات پزشكي دست به دست هم دادند و حالتي را به وجود آوردند كه بيمارگونهبودن فرايند زايمان طبيعي به وجود آمده و در نهايت سبب بروز بسياري از سزارينهاي بيدليل شود.
-
يعني شما ميگوييد ترس از زايمان طبيعي از همينجا شروع شد؟
بله، البته اينها علاوه بر سنتي بودن زايمان طبيعي در كشور است كه خود به عاملي مهمي براي سوق دادن زن باردار به سزارين تبديل شده است. بهطوري كه خيلي از افراد در كشور ما با انجام يك بار زايمان طبيعي، در مراحل بعدي سزارين را ترجيح ميدهند و از زايمان طبيعي هيچ وقت خاطره خوشي نخواهند داشت.
-
منظورتان از اين سنتي بودن زايمان چيست؟
ببينيد، ما مدام در مورد عوارض سزارين به مادرها هشدار ميدهيم. زايمان طبيعي در واقع پلي است كه عوارض سزارين را دور ميزند البته نه با پروسهاي كه به صورت سنتي در كشور ما اجرا ميشود. بهعنوان مثال خانمي با درد كم و در فاز نهفته براي زايمان بستري شده و اصرار خاصي هم بدون در نظر گرفتن دستورالعملهاي مربوط به ختم بارداري براي او در نظر گرفته ميشود. خب مسلما تسريع زايمان در چنين فردي از طريق تحريك يا القاء زايماني انجام ميشود و چون مادر بهطور طبيعي در فاز زايمان نيست، اين تحريك يا القاء زايماني هم طولاني خواهد شد كه نتيجه آن خستگي مادر است. از طرفي مادر وقتي وارد زايشگاه ميشود بهطور كامل خوردن مايعات را هم براي او ممنوع ميكنيم. گرسنگي خود منجر به تاخير در زايمان شده و پروسه زايمان به راحتي پيش نميرود تا جايي كه خيلي از پزشكان با برخوردن به يك مشكل كوچك در چنين مواردي سزارين را جايگزين زايمان طبيعي ميكنند. علاوه بر اينها ما متأسفانه روش مرسومي هم كه داريم و آن اين است كه مادر بايد روي تخت زايمان ميخ كوب شود و حق تحرك ندارد. سرم هم به ميخكوب شدنش كمك ميكند و همين درد هنگام زايمان را افزايش ميدهد.
-
شما در وزارت بهداشت براي از بين بردن اين باورهاي نادرست چه اقداماتي كرديد؟
در اين رابطه بايد بگويم جاي تأسف است كه در بعضي از كشورها زنان طي دوران بارداري يعني از 20 تا 37 هفتگي، در كلاسهاي آموزش زايمان شركت ميكنند و اين كار آنقدر به درستي و روي نظم در اين كشورها انجام ميشود كه مايع حسرت ما است. با اين حال در كشور ما هم به تازگي اين كلاسها كه 8 جلسه 90 دقيقهاي است در چند بيمارستان شروع به كار كردهاند كه طي آنها مادر با همراه همجنس خود حتي همسرش شركت ميكند و آموزشهاي تئوري و عملي مربوط به تكنيكهاي تنفس، تمرينات بدني و روشهاي مختلف شير دادن به نوزاد آموزش داده ميشود.
-
هنوز خيلي از مادران تصور منطقي از اتاق زايمان ندارند و به نوعي از آن وحشت دارند. در آموزشهاي شما سعي شده كه اين فضا در ذهن مادران بازسازي شود؟
بله، در يكي از اين جلسات ما، مادر به زايشگاهي كه قرار است در آن بستري شود، ميرود تا آن رعب و وحشتي كه هيچ كس از اصل آن با خبر نيست از بين برود.
-
اتاقهاي زايمان آيا به حدي استاندارد هستند كه با ديدن آنها وحشت مادر از آنها كاسته شود؟
ببينيد، ما بايد شرايط خصوصي بودن اتاق زايمان را براي مادر نگه داريم كه البته اين اتفاق در كشور ما خيلي دير و خيلي هم به ندرت انجام ميشود. اما نكته مهم اين است كه درد زايمان را شايد بتوان تحمل كرد ولي رنج ناشي از آن شايد تحملناپذير باشد. منظورم اين است كه اگر حرمت مادر در اتاق زايمان حفظ نشود، جز خاطرهاي تلخ از پروسه زايمان چيزي در ذهن مادر نخواهد ماند.
-
همين اقدام به تاخير افتاده براي خصوصي كردن و حفظ حريم مادر، شامل چه اقداماتي است؟
الان بحثي كه در اين رابطه مطرح است اين است كه ما بيمارستانهاي خود را مجهز كنيم به اتاق درد، اتاق زايمان و اتاق پس از زايمان. الان هم 9 بيمارستان با اين شرايط كار را شروع كردهاند.
-
به صورت پايلوت؟
نه، همه سعي ما بر اين است كه اين كار سريعا شروع شود نه اين كه اول به صورت پايلوت باشد. فراموش هم نكنيم كه همه 400زايشگاه در كشور بايد اين شرايط را داشته باشند.
-
وضعيت مادر در اين اتاقها به چه صورت است؟
مادر در هر كدام از اين اتاقها ميتواند روشهاي نشسته به پهلو يا خوابيده را انتخاب كند و زايمان از اين طريق انجام شود. حين زايمان هم از تكنيكهاي زايمان و تكنيكهاي تنفسي، رايحهدرماني و موسيقي درماني براي آرامش مادر استفاده ميشود. علاوه بر اين عدم وجود مداخلات مثل سرمي كه مادر را ميخكوب كند و همچنين بحث استفاده از مواد خوراكي و مايعات بايد مورد توجه قرار گيرد.
-
همراه چطور؟ مادر ميتواند فردي را هم به انتخاب خود بهعنوان همراه در اين اتاقها داشته باشد؟
صد در صد. حضور همراه مؤثرتر از هر عامل ديگري است. ببينيد منطق ما در اين مورد اين است كه معتقديم حضور همراه يك طرف و همه روشهاي غير دارويي كه ما حين زايمان به كار ميبريم يك طرف.
-
در چنين شرايطي مادر حق انتخاب نوع زايمان را هم دارد؟
بله، نكته بسيار مهمي كه در اين مورد وجود دارد اين است كه مادر بتواند خود روش زايمان را انتخاب كند. البته فراموش نكنيم كه بايد به منطق و شعور مادر احترام گذاشت ولي بايد همه شرايط را در هر دو نوع زايمان به او توضيح داد نه اينكه فقط از او بپرسيم مايل به سزارين است يا زايمان طبيعي. پس مشاوره متخصص زنان در اين رابطه و اينكه مادر را با تمام عوارض و مزاياي روشهاي زايماني آشنا كند، مهمترين اصل است.
-
همه مادران ميتوانند در چنين شرايطي كه به آنها اشاره كرديد زايمان كنند يا اين كه استثنا هم وجود دارد؟
نه، اين شرايط براي مادراني بود كه براي زايمان در معرض خطر كم هستند. چون يك زن باردار به محض بستري شدن بايد غربالگري شود و متخصصان زنان بايد مادراني كه ميتوانند وارد اين روند شوند و نياز به مراقبتهاي ويژه و مانيتورينگ خاصي ندارند را مشخص كنند.
-
تمام شرايطي كه به آنها اشاره كرديد جهت انجام زايمان طبيعي در بهترين حالت بود كه هدف آن هم مسلما در راستاي كاهش ميزان سزارين است. در اين ميان عدهاي از متخصصان زنان هم معتقدند كه سزارين آنقدرها هم كه گفته ميشود پرعارضه نيست و حتي از زايمان طبيعي هم مطمئنتر است. نظر شما چيست؟
اينكه ميگويند سزارين عارضه خاصي ندارد را قبول ندارم. سزارين عوارض خاص هر جراحي را دارد چون به هر حال در اين جراحي شكم باز ميشود. خطرات مربوط به سزارين در واقع از همان قدم اول يعني عزم به بيهوش كردن فرد شروع ميشود. حدود 60 درصد از اين بيهوشيها هم بيهوشي عمومي است كه خود عوارض خاصاش حتي مرگ و مير را دارد. حتي جايگزين كردن بيحسيها مثل بيحسي اپيدورال هم عوارض خاص خودش را دارد. علاوه بر تمام اينها عوارض ديگري حين عمل ايجاد ميشوند مثل انواع عفونتها و چسبندگيهاي خارجي ناشي از اين عمل كه حتي انجام جراحيهاي بعدي بهدليل اين چسبندگيها با مشكل مواجه ميشود.
-
اين عوارض در همه سزارينها ديده ميشوند يا به ندرت بايد منتظر آنها باشيم؟
تقريبا در بيشتر سزارينها. از طرفي خونريزي حين سزارين با بيهوشي عمومي بسيار زياد است چون ما انتظار داريم 500 سيسي خونريزي داشته باشيم و يك گرم كاهش ميزان هموگلوبين اما در سزارين بهطور معمول 1000 سيسي يا بيشتر خونريزي داريم و هموگلوبين 2 برابر كاهش مييابد. به علاوه اگر بيحسي اپيدورال باشد، باز اين امكان براي مادر وجود دارد كه نوزاد خود را بعد از به دنيا آمدن در آغوش بگيرد اما در بيهوشي عمومي مادر كاملا بيهوش است و نوزاد به خاطر مواد بيهوشي كه حين عمل به خاطر قطع ناف به او منتقل شده مسلما نوزاد سر حالي نيست. اين نوزاد در بيشتر موارد نياز به احياء دارد.
-
شما به عوارض سزارين اشاره كرديد؛ اما هنوز هم تقريبا در 90 تا 100 درصد مراكز خصوصي علاوه بر خواست بيمار، پزشك هم سعي در تغيير نظر بيمار نميكند و بهنظر ميرسد انتخاب سزارين براي او هم بهتر است. وزير بهداشت مدتي پيش اعلام كرد كه وزارت بهداشت سعي در برخورد با چنين مراكزي دارد. شما در جريان هستيد؟
الان اين هم براي ما سؤال است كه چهكار كنيم انگيزه پزشكان براي زايمان طبيعي افزايش يابد. چون مسئله اين است كه سزارين يك وقت مشخص دارد و از جراح زمان كمتري را ميگيرد. تصور متخصص هم اين است كه عوارض سزارين قابل پيشبينيتر است. البته يكي از دلايل گرايش پزشكان به اين نوع زايمان بحث حمايتهاي قانوني است كه از متخصص زنان در زايمان طبيعي نميشود، در حاليكه ما ميگوييم اگر مادر در زمان خاص خود براي مداخلات پزشكي بستري شد حمايتهاي قانوني هم طبق قانون ما از متخصص زنان بايد بشود و سزارين جز در موارد اورژانسي انجام نشود. با اين حال ما با تعاملي كه با پزشكي قانوني و نظام پزشكي شده آخرين دستورالعملها را براي حمايتهاي قانوني بيشتر براي اين دو سازمان ارسال كرديم علاوه بر اين كه فعاليت پزشكان در مراكز خصوصي را هم زير نظر خواهيم داشت.
-
سؤال آخر، بحث افزايش تعرفه زايمان طبيعي براي كاهش سزارين تا كجا پيش رفت؟
بحث افزايش تعرفه زايمان طبيعي چند ماه پيش مطرح شده ولي اينكه چطور و تا چه سقفي بايد اين تعرفه مشخص شود بايد با بيمهها به توافق برسيم. تمام سعي ما نيز بر اين است كه بتوانيم روي تعرفهها تاثير بگذاريم اما مهم اين است كه تعرفه و حقالزحمه ماما و متخصص زنان چقدر بايد باشد. ما بايد به يك عدد خاص برسيم و آن را بهعنوان تعرفه اعلام كنيم.
دوره نوزادی حساس ترین دوران زندگی است. با تولد نوزاد تغییر و تحولات زیادی در ابعاد مختلف زندگی افراد خانواده و به ویژه والدین ایجاد می شود. والدین جوان تجربه مراقبت از نوزاد را ندارند و این موضوع باعث فشارهای روانی زیاد به آنان می شود. در جامعه ما اکثریت مادربزرگ ها نیز فاقد دانش کافی در زمینه مراقبت صحیح از نوزاد هستند که بدین لحاظ آموزش والدین در زمینه مراقبت صحیح از نوزاد اهمیت فراوان دارد. هدف از ایجاد این وبلاگ بالا بردن سطح آگاهی و دانش مراقبت از نوزاد می باشد.